موقعیت جغرافیایی
افغانستان
افغانستان با مساحت /000/652 کیلومتر مربع، از طرف شمال با تاجیکستان، ازبکستان و از طرف شمال غرب با ترکمنستان، از طرف شمال شرق با چین، از جانب جنوب و شرق با پاکستان و از طرف غرب با ایران هم مرز می باشد.
مردم افغانستان همه مسلمان و پیرو دین اسلام هستند که دو سوم آن اهل سنت و یک سوم دیگرش شیعه می باشند (البته فی الجمله پیروان سایر ادیان، هندو و سیک وجود دارد) و جمعیت کشور در سال 1985م بالغ بر بیست و پنچ میلیون نفر بوده است که 15% ساکن شهر و بقیه در روستا و دهات زندگی می نمایند.
افغانستان از نظر قوم و نژاد، متشکل از اقوام مختلف است، مانند: پشتون، هزاره، تاجیک، ازبک، ترکمن، بلوچ، عرب و... و از نظر زبان گرچه زبان و گویشهای گوناگون وجود دارد ولی زبان رسمی کشور، پشتو و دری است.
سر زمین کوهستانی افغانستان، دارای منابع اقتصادی فراوان و معادن طبیعی زیاد و گران قیمت است، مانند: نفت و گاز، زغال سنگ، طلا، نقره، مس، آهن، زمرد، یاقوت، لعل، لاجورد، بیروج و... که بر اثر سهل انگاری و گام بر نداشتن نظامهای سابق در جهت ساختن و ترقی کشور، از آنها چندان استخراج و استفاده نمی شود و اتکا جامعه و کشور بر کشاورزی، دامداری و صنایع دستی است.
بر اساس ارزیابی و مطالعه سال 1342 (1963) زمین قابل زرع کشور، حدود 14 میلیون هکتار است، که هفت میلیون و هشت صد هزار هکتارش تحت کشت بوده است. (پنچ میلیون و سه صدوده هزار هکتار آن آبی و دو میلیون و چهار صد و نود هزار هکتار آن دیمی) و بعضی از پژوهشگران و کار شناسان، نوشته اند: بر اساس کار شناسی امور زراعتی 22% از کل خاک افغانستان قابلیت کشاورزی دارد که اکنون 10% زیر کشت می باشد. البته این تحقیق و پژوهش و اعداد و ارقام، مربوط به سال 1356 می باشد.
مرز مشترک افغانستان با کشور های همسایه:
چین در شمال شرق با 76 کیلومتر مرز مشترک
ایران در غرب با 936 کیلومتر مرز مشترک
پاکستان در جنوب و شرق با 2430 کیلومتر مرز مشترک
تاجیکستان در شمال با1206 کیلومتر مرز مشترک
ازبکستان در شمال با 137 کیلومتر مرز مشترک
ترکمنستان در شمال غرب با 744 کیلومتر مرز مشترک
جغرافیای سیاسی افغانستان
افغانستان در منطقه حساس و استراتژیک «آسیای مرکزی» قرار گرفته است. از یک سو به (شبه قاره هند»، و از سوی دیگر به کشورهای معروف به «آسیای میانه» و نیز «جمهوری خلق چین»؛ و از سمت دیگر به «آسیای غربی» مرتبط است. سلسله جبال «هندوکش» که قسمت وسیعی از خاک کشور را پوشانده، همواره سد محکمی در مقابل مهاجمان از شمال به سمت جنوب و مهاجمان از جنوب به سمت شمال و یا از غرب به شرق و نیز بالعکس.
افغانستان، در دو قرن گذشته، حائلی میان امپراتوریهای «شرق» و «غرب» بوده است. جدایی این منطقه از ایران و پیدایش کشوری به نام «افغانستان» به همین منظور بود. مقصد آن بود که دیوار مستحکمی بین مرزهای استعماری شرق و غرب وجود داشته باشد؛ حتی در منطقة شمال غربی آن «تنگه واخان» (خیبر) را ضمیمه خاک افغانستان نگاه داشتند تا بین «هند» که تحت استعمار «انگلیس» بود، با «آسیای مرکزی» که در تصرف «روسیه» قرار گرفت؛ فاصله و جدایی بیندازد.
در حال حاضر، به دلیل قرار گرفتن در مرز با «آسیای میانه» و اهمیت انتقال منابع زیرزمینی این کشورها به دنیا از خاک افغانستان، همجواری با ایران و حالت تخاصم ایالات متحده امریکا با آن؛ تولید بیش از یک دوم مواد مخدر جهان در آن و سند پیروزی دیپلماسی سیاسی و نظامی امریکا و جورجبوش پسر در آغاز قرن بیست و یکم و اراده جهانی برای بازسازی آن، طرف توجه محافل بینالمللی و دولتهای همسایه قرار دارد؛ اما آرام آرام این حساسیتها کاسته شده و تنها نقشی محدود در منطقه به آن واگذار میگردد.
جغرافیای انسانی
جمهوری افغانستان، که در حال حاضر دولت موقت منتخب اجلاس بن اداره آن را به ریاست «حامد کرزای» برعهده دارد، در سال 1997 م 20/838/000 نفر جمعیت داشته است، و از این نظر چهل و هفتمین کشور جهان محسوب می گردد. پیش بینی می گردد با بازگشت مهاجران افغانی از آسیا (به خصوص پاکستان ، ایران و امارات) و اروپا (به ویژه آلمان، فرانسه) و آمریکا و استرالیا، جمعیت کشور در سال 2004 به حدود 28 میلیون نفر بالغ گردد.رشد جمعیت %2/3 بوده و تراکم جمعیت حدود 31/9 نفر در هر کیلومتر مربع است.
پرجمعیت ترین شهرهای آن عبارتند از:
کابل (پایتخت) 2/034/000 نفر ، قندهار 225/500 نفر؛ هرات 177/300 نفر، مزار شریف 130/600 نفر، جلال آباد 58/800 نفر قندوز 57/100 نفر، بغلان 41/200 نفر. بقیه شهرها جمعیت اندکی داشته و با چهره سازی روستایی مانند و حتی ظاهر یک شهر را نیز ندارند.%16/5 در شهر و %73/7 در حدود 20/000 روستا ساکن هستند و %8/6 بقیه نیز زندگی عشایری (چادر نشین) دارند؛ و به دلیل اینکه حدود 17 میلیون افغانی در خارج از شهرها زندگی می کنند، اساس جامعه در این کشور « ده » می باشد.متوسط طول عمر 41/5 سال، و امید به زندگی 41 سال و نرخ مرگ و میر کودکان بین 182 تا 200 در هر 1000 نفر کودک است.
به علت نظام قومی و قبیله ای، شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی نبوده جاده های مناسب برای رفت و آمد (به حدی که اکثر جاده های روستایی و یک سوم راههای بین شهری در زمستان مسدود می گردد)، نبود وسایل حمل و نقل کافی و مشکل بودن زندگی در شهرها، به علت فقدان کار و درآمد، و عدم پذیرش افراد قبایل دیگر در میان قبیله جدید، مهاجرت و رفت و آمد در کشور محدود است و بیش %80 جمعیت معمولا در همان جایی به سر می برند که متولد گردیده و حداکثر از محدوده جغرافیایی قبیله، چند کیلومتر این طرف و آن طرف می روند. بر اثر وقوع جنگ داخلی در کشور پس از سال 1980 م حدود 5 یا 6 میلیون نفر از اهالی کشور، به دو کشور پاکستان و ابران حتی اروپا و آمریکا و استرالیا مهاجرت کرده اند.
کلمات کلیدی: